گرگ بیابان 6 سال پیش لینک مطلب عصرانه قند و هِل با دهنت خو می کرد زعفران کامِ تو را بو می کرداستکان، لب به لبت دوخته بود چای هم از لبِ تو سوخته بود... #دوبیتی #شعر(جدی!) 0 لایک / 15 نظر / 10 بازدید نمایش نظرات قبلی بهناز می شود با یک استکان چای هم اینچنین مست شد ، اگر " او" یی که باید ، رو به رویت نشسته باشد ... بهاره عالی بود... فقط ما در مقابل شما میتونیم کلاهمون رو از سر در بیاریم...[دست] احسان [لبخند] چه حس خوبی داد... ایول! دوستش دارم...[لبخند] احمدرضا از نظر من این پست ایراد شرعی داره؛ باید استفتاء کنم که کامنت مثبت بذارم یا نه... المیرا عجب یاری...چه عصرانه ای...[لبخند] وبلاگمو بعد یک سال دوباره راه انداختم.دوست داشتی،بهم سر بزن. من منم از این عصرونه ها میخوام... نرگس خوب! این شعر زیبا دوبیتی که نیست؛ مضمون غزل دارد و شروع یک مثنوی است. حالا منتظر بمانیم یا نه؟ ركسانا خيلي قشنگه/ دستت طلا/ دهنت طلا/ كامت شيرين نرسی مثل همیشه دلنشین زهرا جای چیزی شبیه "بخار"،خالی بود... پرشین بلاگ Persianblog
المیرا عجب یاری...چه عصرانه ای...[لبخند] وبلاگمو بعد یک سال دوباره راه انداختم.دوست داشتی،بهم سر بزن.
می شود با یک استکان چای هم اینچنین مست شد ، اگر " او" یی که باید ، رو به رویت نشسته باشد ...
عالی بود... فقط ما در مقابل شما میتونیم کلاهمون رو از سر در بیاریم...[دست]
[لبخند] چه حس خوبی داد... ایول! دوستش دارم...[لبخند]
از نظر من این پست ایراد شرعی داره؛ باید استفتاء کنم که کامنت مثبت بذارم یا نه...
عجب یاری...چه عصرانه ای...[لبخند] وبلاگمو بعد یک سال دوباره راه انداختم.دوست داشتی،بهم سر بزن.
منم از این عصرونه ها میخوام...
خوب! این شعر زیبا دوبیتی که نیست؛ مضمون غزل دارد و شروع یک مثنوی است. حالا منتظر بمانیم یا نه؟
خيلي قشنگه/ دستت طلا/ دهنت طلا/ كامت شيرين
مثل همیشه دلنشین
جای چیزی شبیه "بخار"،خالی بود...